خواستم به پدرم هدیه بدم اما دیدم بهترین هدیه برای پدرم اولاد صالح بودنه خدایا کمک کن این هدیه رو بهش بدم آرزوی برادرانم اینکه همتون به آرزو های قشنگتون برسین سلام من بعد چند روز از سفر برگشتم رشته ای برگردنم افکنده دوست از ضربانی که به زمین لرزه می اندازد
به قول دوستام شدم مارکوپولو
تو این مدت خیلی با خودم فکر میکردم
به اینکه همیشه برا دوستام از ته قلبم دعا کردم
چون معتقد بودم دعای برادر مومن برای برادر مومنش مستجاب میشه
(البته من کجا و مومن بودن کجا)
یاد اون دوستی که بهم خیانت کرد افتادم
الآن ازدواج کرده خیلی هم شاده
هرچند که مانع شد من ازدواج کنم و با اینکارش بهم خیانت کرد و البته خواست خدا بود و اون یک بهانه بود
و خدا رو شکر که خدا این مانع رو فرستاد
اما از ته قلبم براش دعا کردم زود تر ازدواج کنه
میدونین همیشه بهش حسادتم میشد
چرا؟
چون یه دوستی مثل من داشت که برادرانه براش هر کاری می کرد بدون چشم داشت
حتی براش رفتم جایی خواستگاری
درسته اون خوب جواب محبت هامو نداد و قبل این ماجرا بارها قلب منو شکسته بود اما دوستم بود
الآنم خوشحالم که ازدواج کرده
بیاین همیشه برا دوستامون دعا کنیم برا خوشبختیشون
شاید یکبار یکی از ته قلب برا ماهم دعا کرد
در حضور واژه های بی نفس از از دست تو امشب دلم تک می زند به شماره ی دلت ای یار پیامک می زند هی تو میسکال بینداز و دلم را مشغول کن همراه اول هم به ما هی پیامک می زند همکلاسی غم های منـــ چه زود گذشت ترم باهم بودن شاگرد اول عشق تو شدی و من باز هم مشروط چشمــــانت شدم خدایا پنجرهای احساسم را باز گذاشته ام تا نسیم ملکوتیت را بر مشامم استشمام کنم کاش لایق مهمانیت در زیر بارش رحمت آسمانت باشم سلام به دوستای عزیزم حتما این پست من رو تا آخر مطالعه کنید و ازتون میخوام این پست رو به همه اطلاع رسانی کنید در ادامه مطلب منتظر نگاه گرم همه شما هستم فرصت رو از دست ندین
در انتظار طلوع خورشید است
صدای تیک تیک ساعت را گوش کن
شاید مرهم درد ثانیه ها را پیدا کنیین شب ها
چشم های من خسته است
گاهی اشک ، گاهی انتظار
این سهم چشم های من است
¸¸.•*´•. ادامه مطلب
کوله بار غم هارا برمی داریم به شکرانه دیدار دوست یک سبد گل دعا به تبرک یادش یک بغل توبه بی ریا با بوی عطر ارغوان هنگام شنیدن صدای عشق از گلدسته های عبودیت به مهمانی یار می رویم |
![]() |
می دانم چرا امشب واژه هایم خیس شده اند
مثل آسمانی که امشب می بارد....
و اینک باران
بر لبه ی پنجره ی احساسم می نشیند
و چشمانم را نوازش می دهد
تا شاید از لحظه های دلتنگی گذر کنم صدای جیر جیرک ها به گوش می رسد
سکوت را نوازش می دهند
و جای خالی آدم های شب نشین را
با نگاهی معصومانه پر می کنند برای يك بار پريدن ، هزار هزار بار فرو افتادم
هيچ وقت رازت رو به کسي نگو. وقتي خودت نميتوني حفظش کني
چطور انتظار داري کسي ديگهاي برات راز نگهداره
هیچ انسانی دوست ندارد بمیرد، اما همه آنها دوست دارند به " بهشت " بروند...
اما ای انسانها... برای رفتن به " بهشت " ... اول باید مرد
سايت پيچك دات نت با ارائه خدمات جالب و متنوع در خدمت تمام مترسک ناز می کند
کلاغ ها فریاد می زنند
و من سکوت می کنم....
این مزرعه ی زندگی من است
خشک و بی نشانفارسی زبانان جهان است







.: Weblog Themes By Pichak :.